فاجعه ای بنام دایی و شرکا!
نوشته شده توسط : محمد اربابی

سوت پایان بازی به صدا در آمد.اعصاب هواداران پرسپولیس همانند کوه آتشفشان فوران میکند ولی سکوها همچنان آرام است که در چند جبهه میتوان این عامل فرخنده و عجیب را حداقل در ایران بررسی کرد.

یکی مسائل و حمایتهای مالی است که همانند هدفمند سازی یارانه ها (!) به خوبی سازماندهی شده است و دیگری بالا رفتن درک تماشاگران است که مورد اول بسیار به منطق نزدیکتر است.

به هرحال، فصل پیش و پس از نتیجه های نسبتا" ضعیفی که زلاتکو کرانچار که معمولا یک بازی در میان همراه با برد ، مساوی و باخت بود ، حاج حبیب کاشانی برای فرار از انتقاداتی که به سمتش شده بود و برای تحکیم یکی از پست های (!) مدیریتی اش علی دایی را به عنوان سرمربی تیم بزرگ پرسپولیس منصوب کرد که دایی هم در اولین گام توانست تیم را قهرمان جام حذفی کند تا مقداری از محبوبی از دست رفته اش رو پس بگیرد.اما فصل جدید برای دایی حکم مرگ و زندگی را داشت چون در صورت عدم نتیجه گیری تیم و سقوط دایی، احتمالا ایشان تا مدتها نباید رنگ مربی گری در تیمهای بزرگ را میدید البته اینجا ایران است و قوانین مورفی خیلی نقش دارد!

در همین راستا اما، اشتباهات دایی از همان ابتدا شروع شد. در زمان نقل و انتقالات،شهریار سفر خارج رو به بست تیم ترجیح داد تا خواسته های هواداران در این مرحله عملی نشود.

دایی تنها 3 خرید خوب داشت ولی سایر بازیکنان کاملا متوسط بودند که این دقیقا خواسته ی شخص علی دایی بود تا با این کار بتواند اندوخته ی اندکش از مربی گری را در اختیار این بازیکنان متوسط قرار دهد.پر واضح است که دایی با حضور بازیکنان بزرگ ایرانی در تیم مخالف باشد چرا که چیزی در چنته ندارد تا به آنها یاد دهد.

در این فصل دایی تمام رکوردهای معکوس (!) را شکست.سنگین ترین شکست پرسپولیس در تاریخ لیگ برتر و 3 شکست پیاپی و همچنین از آخرین شاهکارهای دایی اخراج شیث رضایی است که حتی بر فرض محال قبول کنیم که شیث مقصر باخت در دربی بود هم نباید بازیکن رو از تیم اخراج کرد که ثمره اش رو هم دیدیم که 8 گل خورده در 3 بازی پاسخی به حرکات مضحک دایی بود بطوری که دروازه ی پرسپولیس این روزها چیزی از تونل رسالت کم ندارد. همین کوتاه آمدن دایی در قبال شیث و برگرداندن ایشان به تمرینات اصلی تیم، قبول اشتباهات خود دایی است.

تنها حرکت مثبتی که دایی انجام داد و واقعا قابل دفاع است، کوتاه نیامدن عقیده اش در مقابل مواضع کریم باقری است. باید متاسف بود برای گلزنترین هافبک جهان که حتی در آخرین سال بازیگری اش هم به بلوغ حرفه ای گری نرسیده که حق همیشه در ارنج کردن تیم با مربی است. کریم باقری 37 ساله که صادر نشدن چک و مطالباتش رابطه ی مستقیمی با پاره شدن رباط صلیبی اش دارد انتظار داشت که در تمام بازی ها فیکس حضور داشته باشد .

نصیحتی به کریم باقری که خالی از لطف نیست: فوتسال بازی کردنت همراه با آن خنده های دراماتیکت در کنار بازی با مقامات بلند پایه ی کشور بسیار جذاب تر است برای رسانه ی صد در صد ملی!

در نتایج اخیر پرسپولیس حبیب کاشانی بسیار مقصر است.کسی که همیشه به ظاهر از مربی تیم حمایت های لازم رو انجام میده ولی از پشت به صورت کاملا حرفه ای (!) به مربی تیم خنجر میزنه و پشتش رو خالی میکنه. مردی که جلوی دوربین خیلی متواضعانه پاسخگوست ولی در عمل با انجام مصاحبه های جنجالی و حاشیه ای علیه مربی تیم خودی ،یک گل به خودی هم به تیم هدیه میدهد.

به کاشانی باید حق داد چون کار شورای شهر و خدمت به مردم(!) و همچنین نظارت بر کار مطبوعات که مبادا انتقادات سازنده ، ببخشید مخرب (!) چاپ نکنند بسیار پراهمیت تر از رسیدگی به پرسپولیس است.

2) در این پست هرچه سعی کردم در مورد کمیته انضباطی ننویسم نشد!

داریوش مصطفوی به هر صورتی بود و با مدارکی که داشت، فدراسیون رو محکوم و 250 میلیون تومان از حساب فدراسیون برداشت کرد. قاضی شریفی به صورت واقعا عجیب و شگفت آور و غیر منطقی مصطفوی را مادام العمر محروم میکند.از دیگر شاهکارهای کمیته انضباطی ممنوع المصاحبه کردن دایی بود . احتمالا قانون در حوزه ی کمیته انضباطی فقط جنبه ی نوشتاری دارد. باید متاسف بود به این رای های کارتونی! باید خدا رو شکر کنیم که برنامه ی 90 در حوزه اختیارات کمیته انضباطی نیست وگرنه از دیدن عادل فردوسی پور هم همانند مجله ی چلچراغ محروم میشدیم!





:: بازدید از این مطلب : 400
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: